تجربه یک معتاد درحال بهبودی در مورد نقش خانواده در ترک اعتیاد

متن ویدئو:

هادی هستم. یک معتاد درحال بهبودی هستم. نجات یک معتاد، نجات یک فرد نیست. نجات یک جامعه است.

بیماری اعتیاد درمان شناخته شده ای ندارد. لاعلاج، پیش رونده و کشنده است و هیچ تعریف خاصی هم ندارد و اگر ما در مورد بیماری اعتیاد صحبت می کنیم یک زمانی به ما میگفتن مجرم، ننگ خانواده، انگل اجتماع و اگر امروزه میگن بیماری دارین، رو حساب این که پذیرفتیم که ما مصرف کردیم که این بیماری را آروم کنیم نه تنها نتوانستیم بلکه با مصرف مواد مخدر، محرک، قرص و الکل و نیکوتین و... این بیماری را به خانواده سرایت دادیم.

ما با آمدن در انجمن یا در مراکز سم زدایی یا کمپ ترک اعتیاد رهپویان آوای رهایی که تقریبا ده سال در این مرکز ترک اعتیاد، هفته ای یک یا دو روز یا هر جایی که مربوط به اینجا بوده مخصوصا پنج شنبه ها اینجا بودم و دیدم که کارشان درسته یعنی هیچ چیز ارزش درمانی کمک یک معتاد به یک معتاد دیگر را ندارد. در این مرکز این اصل بسیار رعایت می‌شود.

شنیدم شنبه ها جلسات خانواده هاست. من 90 درصد بهبودیم را بدون اغراق می خواهم بگویم مدیون همسر و خانوادم هستم. چرا؟ چون آن ها با آمدن در جلسات خانواده ها با این بیماری آشنا شدن، دست از کنترل کردن من، قضاوت کردن من، تهمت زدن به من برداشتن و روی خودشان کار کردن و با مفهوم دعای آرامش، هم خودشان به آرامش رسیدن هم من.

من امروز فقط مسئول بهبودی خودم هستم و همسرم هم مسئول بهبودی خودش است چون من با مصرف مواد مخدر، بیماری را به همسرم، دخترم، مادرم و هر کسی که با من زندگی می کرد سرایت داده بودم. من با آمدن در این برنامه و روی خودم کار کردم. من پایین هستم و خانواده‌ام بالا و زمانی که قطع مصرف می کنم من می رسم به خانواده‌ام.

خانواده‌ام بیماری اعتیاد را دارند اگر در جلسات خانواده ها، کلاس های توجیهی و هرجایی شرکت نکنند خانواده‌ام همانجا می مانند و با من با کارکرد قدم و سنت و مفهوم قدم زندگی کردن و... من بالا میام و آنها همونجا می مونند. افسردگی به سراغشان می آید. غم و غصه دیگران را می خورند از نواقصشان استفاده می کنند و کنترل می کنند.

من خدارو شکر میکنم که هشت روز قبل از اینکه من قطع مصرف کنم یعنی هفده سال و دو ماه و بیست روز پیش، خانوادم با انجمن خانواده ها، کلاس های توجیهی آشنا شده بودند و بعد از هشت روز، پیام این انجمن را به من هم دادند. پیام را از طریق همسرم گرفتم و مدیون همسرم و خواهرم. خانوادم و کسانی که با من هستند. نقش ایجاد در بهبودی ام داشتند من به اغراق می گویم که 90 درصدش اینه که خانواده ها ماها را کنترل نکنند، قضاوتمون نکنند.

من دستشون رو هم میبوسم که تونستند با ما زندگی کنند. با اینکه خودم 29 سال مصرف کننده مواد مخدر و 40 سال مصرف کننده نیکوتین بودم. امروز بعد از قطع مصرف، 5 دقیقه نمی توانم با یک مصرف کننده ارتباط داشته باشم. ببینید خانواده های ما چه زجری کشیدند امروز حقشونه از نعمت بهبودی در جلسات خانواده ها هر جایی که تشکیل می شود روی خودشون کار کنند و از این نعمت استفاده کنند.

چون حیف است که 21 سال همسرم در زمان مصرف پشت سر من سختی کشیده و امروز من بخوام شاد زندگی کنم و خوشحال باشم، آرامش داشته باشم و همسرم از این آرامش بی نصیب باشد.

من به کل خانواده ها پیشنهاد می کنم قبل از این که عزیزشان قطع مصرف کند راهی جلسات توجیهی خانواده ها، هرجایی که برگزار می شود فرقی نمی کند چه موسسه رهپویان آوای رهایی، چه جلسات دیگر شرکت کنند و فقط به خاطر اینکه به آرامش برسند و بفهمند که برای ما که بیماری اعتیاد را داریم هیچ کس غیر از خودمان نمیتواند کاری کند.

ما با تسلیم شدن به معنای بندی که خودمان دور خودمان پیچیدیم. تنها کسی که می تواند این بند را رها کند خودمانیم، خانواده هم باید این کار را بکنند. تنها کسی که می تواند به خانواده ی ما کمک کند خودشانند.

همسر من از وقتی که با جلسات خانواده ها آشنا شده، توانسته به خیلی از خانواده ها کمک کند. دخترم و خیلی از عزیزانشان هم پاک شدند. و اصلا پاک هم نشده باشند، خودشان به آن آرامش رسیدند. کسی که بیماری اعتیاد دارد کنترلش نکنند، قضاوتش نکنند، نصیحت و ارشادش نکنند، وعده و وعید قلابی بهش ندهند که اگر ترک نکنی می کشیمت. اگر واقعا می خواهید بُکشید، بُکشید. مگه خیلی از ماها رو نکشتند.

بهشون وعده و وعید ندهید که اگر ترک کنی بهت ماشین میدم. اگر ترک نکنی زندان میندازمت. تهدیدشان نکنید. اگر قولی بهشون میدهید عمل کنید.اگر قول میدی زندان میندازی بنداز. الکی معتاد را نمیشه بترسانی. من اینجوری بودم. من در این 29 سال مصرفم تا خودم نخواستم، کسی نتونست به من کمک کند.

بازم ممنونم از تک تک خدمتگزارهای این موسسه، که به من در این 10 سال خیلی کمک کرد و این که دوشنبه ها، پنج شنبه ها و الان تحت شرایطی کم تر می آیم ولی هفته ای دو روز را سعی میکنم به این مرکز ترک اعتیاد بیام. چون این مرکز را یک جوری پاک میدونم. یعنی از معتاد در حال بهبودی دارد به یک معتاد در حال عذاب کمک می کند. کسی که از بیماری اعتیاد رها شده و به وسیلهدوازده قدم به یک آرامشی رسیده و می تواند به یک معتاد در حال عذاب کمک کند. نمی گویم اینجا را تایید میکنم. خودم پاک بیرون آمدم. ممنونم که این فرصت را به من دادید و استفاده کردم.